Acquisition (اکتساب، تصاحب)
اکتساب در دنیای تجارت به فرآیند خرید یک شرکت، بخشی از آن یا داراییهایش توسط شرکتی دیگر اطلاق میشود. این فرآیند میتواند به صورت کامل (خرید تمام داراییها) یا جزئی انجام گیرد. دلایل متعددی میتوانند یک شرکت را به اکتساب شرکتی دیگر سوق دهند:
- گسترش سهم بازار: با تصاحب رقبای کوچکتر یا شرکتهایی که در بازارهای مرتبط فعالیت میکنند، میتوان سهم بازار را افزایش داد.
- افزودن محصولات یا خدمات جدید: با خرید شرکتهایی که محصولات یا خدمات جدیدی ارائه میکنند، میتوان تنوع سبد محصولات یا خدمات را افزایش داد.
- دسترسی به فناوری یا تخصص جدید: با خرید شرکتهایی که دارای فناوری یا تخصص جدید هستند، میتوان به مزیت رقابتی دست یافت.
- کاهش هزینهها: با ادغام عملیات دو یا چند شرکت، میتوان هزینهها را کاهش داد.
- افزایش سود: با تصاحب شرکتهایی که سودآور هستند، میتوان سودآوری را افزایش داد.
انواع مختلفی از اکتساب وجود دارد که شامل موارد زیر میشود:
- اکتساب کامل (Full acquisition): در این نوع اکتساب، شرکت خریدار تمامی سهام شرکت هدف را خریداری میکند و شرکت هدف به طور کامل منحل میشود.
- اکتساب اکثریت (Majority acquisition): در این نوع اکتساب، شرکت خریدار بیش از 50 درصد سهام شرکت هدف را خریداری میکند و کنترل آن را به دست میآورد.
- اکتساب اقلیت (Minority acquisition): در این نوع اکتساب، شرکت خریدار کمتر از 50 درصد سهام شرکت هدف را خریداری میکند و در آن سهم اقلیتی خواهد داشت.
- ادغام (Integration): در این نوع اکتساب، دو یا چند شرکت با یکدیگر ادغام شده و یک شرکت جدید تشکیل میشود.
Technology acquisition (اکتساب فناوری، دستیابی به فناوری)
اکتساب فناوری به فرآیندی گفته میشود که طی آن یک شرکت به جای توسعه داخلی فناوری مورد نظر خود (با بکارگیری تیم تحقیق و توسعه داخل شرکت)، فناوریهای جدید را از منابع خارجی به دست میآورد. این کار از طریق روشهای مختلفی قابل انجام است که از متداولترین آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- خرید شرکت: این روش مستقیمترین راه است. در این روش، شرکت خریدار، یک شرکت دیگر را که از قبل فناوری مورد نظر را در اختیار دارد، خریداری میکند.
- خرید لایسنس یا مجوز: شرکت میتواند حق استفاده از یک فناوری را از شرکت دیگری برای مدت زمان مشخص و با پرداخت هزینه، به صورت مجوز دریافت کند. خرید لایسنس روشی انعطافپذیرتر از خرید کامل است و به شرکتها اجازه میدهد تا قبل از تعهد به خرید، فناوری را آزمایش کنند.
- جوینت ونچر یا مشارکت: شرکتها میتوانند برای خلق یا به دست آوردن فناوریهای جدید، با یکدیگر در زمینه تحقیق و توسعه (R&D) همکاری کنند. در این دسته از مشارکتها، از تخصص و منابع ترکیبی چندین شرکت بهره برده میشود و فرآیند نوآوری تسریع میگردد.
- خرید پتنت یا علامت تجاری: این روش به شرکت، امکان دسترسی و استفاده از مالکیت فکری یک فناوری خاص را میدهد. خرید پتنت یا علامت تجاری میتواند حقوق انحصاری استفاده از فناوری را برای شرکت به ارمغان آورد و به طور بالقوه، مزیت رقابتی ایجاد نماید.
اما چرا شرکتها به دنبال اکتساب فناوری میروند؟ دلایل متعددی وجود دارد که شرکتها اکتساب فناوری را به توسعه داخلی ترجیح دهند:
- دسترسی سریعتر به فناوری: اکتساب میتواند راهی سریعتر برای به دست آوردن فناوریهای جدید در مقایسه با تحقیق و توسعه داخلی باشد که فرآیندی زمانبر و پرهزینه است.
- تخصص و استعداد: خرید شرکتی با نیروی کار ماهر که در فناوری مورد نظر تخصص دارد، دانش و تجربه لازم را به صورت آنی در اختیار شرکت قرار میدهد. این امر زمانی که تخصص داخلی وجود نداشته باشد، بسیار ارزشمند است.
- کاهش ریسک: دریافت مجوز یا خرید فناوریهای اثباتشده، میتواند ریسک کمتری نسبت به سرمایهگذاری بر روی توسعه داخلی بدون پشتوانه داشته باشد. به دست آوردن فناوریهای تثبیتشده، احتمال هدررفت زمان و صرف هزینههای غیرضروری را کاهش میدهد.
دسترسی به بازار: اکتساب فناوری میتواند درهایی را به روی بازارهای جدید یا بخشهای جدید مشتری که شرکت قبلاً قادر به دسترسی به آنها نبوده است، باز کند. فناوری به دست آمده ممکن است محصولات یا خدمات جدیدی را به منحصه ظهور بگذارد که به نیازهای مختلف پاسخ میدهد.
Earn-out (پرداخت مبتنی بر عملکرد)
Earn-out یا پرداخت مبتنی بر عملکرد در اکتساب فناوری، یک روش پرداخت است که در آن، بخشی از وجوه خرید بر اساس عملکرد مالی شرکت هدف پس از اکتساب، تعیین میشود. به عبارت دیگر، کل مبلغ پرداختی برای خرید فناوری، ترکیبی از مبلغ اولیه و مبلغی است که بر اساس دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده (معمولاً اهداف مالی) توسط شرکت هدف پس از تبدیل شدن به بخشی از شرکت خریدار، پرداخت میشود. اما چرا از Earn-out استفاده میشود؟ چندین دلیل وجود دارد که شرکتها از روش Earn-out در اکتساب فناوری استفاده میکنند؛ از جمله:
- تفاوت در ارزشگذاری: گاهی اوقات، شرکت خریدار و شرکت هدف در مورد ارزش واقعی فناوری اختلاف نظر دارند. استراتژی Earn-out میتواند روشی برای بستن این شکاف باشد. اگر عملکرد شرکت هدف پس از اکتساب، از حد انتظار بهتر باشد، فروشنده مبلغ بیشتری دریافت میکند.
- ایجاد انگیزه برای مدیریت: استراتژی Earn-out انگیزه مضاعفی به تیم مدیریت شرکت هدف میدهد تا پس از اکتساب، عملکرد خوبی داشته باشند؛ زیرا موفقیت آنها در دستیابی به اهداف، به طور مستقیم بر میزان پرداختی نهایی آنها تأثیر میگذارد.
- کاهش ریسک برای شرکت خریدار: استراتژی Earn-out به شرکت خریدار این امکان را میدهد تا بخشی از پرداخت را به عملکرد واقعی فناوری پس از ادغام گره بزند.
Letter of Intent (قولنامه، نامه هدف)
قولنامه یا نامه هدف، یک سند غیر الزامآور است که در مراحل اولیه اکتساب فناوری مورد استفاده قرار میگیرد. این نامه، چشماندازی کلی از توافق بالقوه بین شرکت خریدار و شرکت هدف را ترسیم میکند. هدف اصلی نامه هدف، ایجاد یک چارچوب اولیه برای معامله و بیان جدی بودن طرفین در مذاکرات است. این نامه به هر دو طرف این امکان را میدهد تا قبل از صرف زمان و منابع قابل توجه برای مذاکرات پیچیده و عمیق، به درک مشترکی از شرایط کلیدی معامله دست پیدا کنند.
محتوای دقیق نامه هدف میتواند بسته به ماهیت معامله متفاوت باشد، اما به طور کلی شامل موارد زیر است:
- طرفین معامله: نام و اطلاعات تماس شرکت خریدار و شرکت هدف
- هدف از معامله: توصیف مختصری از فناوری مورد نظر و دلیل اکتساب آن
- ساختار معامله: اشاره به نوع معامله (خرید سهام، خرید دارایی، مشارکت)
- شرایط کلی: اشاره به محدوده قیمتی، انحصاری بودن مذاکره و جدول زمانی مورد نظر برای نهایی شدن معامله
- محرمانگی: تعهد طرفین به حفظ محرمانگی اطلاعات محرمانه رد و بدل شده در طول مذاکرات
نکته مهم این است که نامه هدف، یک سند الزام آور قانونی نیست و هیچ یک از طرفین را ملزم به انجام معامله نمیکند. با این حال، نامه هدف نشان دهنده حسن نیت طرفین و جدیت آنها در مذاکرات است.
Intellectual property (مالکیت فکری)
مالکیت فکری به حفاظت قانونی از خلاقیتهای ذهنی مانند اختراعات، آثار ادبی و هنری، طرحها، و نمادها، نامها و تصاویر استفاده شده در دنیای تجارت میپردازد. این خلاقیتها ناملموس (غیر فیزیکی) هستند و توسط قانون محافظت میشوند. مالکیت فکری به آفرینندگان آثار این اجازه را میدهد که از نحوه بکارگیری خلاقیتهایشان در صنایع مختلف آگاه شده و از آنها به لحاظ مالی بهرهمند شوند. مالکیت فکری چندین جنبه کلیدی دارد:
- ناملموس بودن: به ایدهها و مفاهیم اشاره دارد، نه به اشیاء فیزیکی.
- اصالت: این خلاقیت باید اصیل باشد و کپی از چیز دیگری نباشد.
- انحصار: قوانین مالکیت فکری به خالق اثر، حقوق انحصاری برای استفاده، کنترل و سود بردن از خلاقیت خود برای مدت معینی (معمولاً 20 سال) اعطا میکند.
- اجرا: قوانین و مقرراتی برای محافظت از حقوق مالکیت فکری و جلوگیری از استفاده غیرمجاز از آنها وجود دارد.
چهار دسته اصلی مالکیت فکری وجود دارد:
- اختراعات: اختراعات، محصولات، فرآیندها یا تجهیزات جدید را تحت پوشش قرار میدهند. آنها به مخترع، حق انحصاری تولید، استفاده، فروش یا واردات اختراع را برای مدت محدود (معمولاً 20 سال) اعطا میکنند. به عنوان مثال میتوان به نوع جدیدی از فناوری سلولهای خورشیدی اشاره کرد.
- حقوق تألیف: حقوق تألیف، آثار اصلی تألیف مانند آثار ادبی (کتاب، مقاله)، آثار موسیقی (آهنگ، سمفونی)، آثار هنری (نقاشی، مجسمه) و آثار سینمایی (فیلم) را محافظت میکند.
- محافظت از حق تألیف به خالق حقوق انحصاری برای بازتولید، توزیع، اقتباس و نمایش عمومی اثر خود میدهد. به عنوان مثال میتوان به رمان از یک نویسنده مشهور اشاره کرد.
- علامتهای تجاری: علامتهای تجاری علائم متمایزی هستند که برای شناسایی و تمایز کالاها و خدمات یک شرکت از شرکتهای دیگر استفاده میشوند. علامتهای تجاری میتوانند شامل لوگو، نام تجاری، شعار و صدا باشند.
- رازهای تجاری: رازهای تجاری اطلاعات محرمانهای هستند که به یک کسب و کار مزیت رقابتی میدهند. این اطلاعات میتوانند شامل فرمولها، الگوها، فرآیندها، تکنیکها و لیستهای مشتریان باشند. رازهای تجاری تا زمانی که محرمانه نگه داشته شوند، محافظت میشوند. برای مثال میتوان به دستور تهیه نوشابه کوکاکولا اشاره کرد.
موارد فوق فقط برخی از رایجترین انواع مالکیتهای فکری هستند. از دیگر داراییهای فکری میتوان به نشانههای جغرافیایی (محافظت از محصولاتی که از مکان جغرافیایی خاصی میآیند)، طرحهای صنعتی (محافظت از جنبههای تزئینی یا زیبایی یک محصول) و گونههای گیاهی میشود.
Venture Capital (سرمایه گذاری خطرپذیر)
سرمایه گذاری خطرپذیر، که به اختصار VC نامیده میشود، نوعی تامین مالی برای استارت آپها و شرکتهای نوپا با پتانسیل رشد بالا است. سرمایه گذاری خطرپذیر توسط شرکتها یا صندوقهای سرمایه گذاری ارائه میشود. این شرکتها یا صندوقها پول را از سرمایه گذاران (به نام شرکای محدود) جمعآوری میکنند و سپس از آن پول برای سرمایه گذاری در شرکتهای جوان و نوآور استفاده میکنند. هدف سرمایه گذاران خطرپذیر (VCs) این است که با کمک به رشد این شرکتها و در نهایت خرید آنها توسط یک شرکت بزرگتر یا عرضه عمومی اولیه به سود بالایی از سرمایهگذاری خود دست پیدا کنند. سرمایه گذاری خطرپذیر، منابع مالی لازم برای توسعه محصولات یا خدمات، استخدام کارمندان و رشد کار آنها را فراهم میکند. اگر شرکتهایی که در آنها سرمایه گذاری میکنند موفق شوند، پتانسیل کسب سود بالا از سرمایه گذاری خود را خواهند داشت.
سرمایه گذاری خطرپذیر با حمایت از ایجاد و توسعه شرکتهای جدید، به تحریک نوآوری و رشد اقتصادی کشورها کمک میکند. با این حال، سرمایه گذاری بر روی استارت آپها ذاتاً پرخطر است. بسیاری از استارت آپها شکست می خورند و احتمال از دست رفتن تمام یا بخشی از سرمایه گذاری VCs وجود دارد. ممکن است مدت زیادی طول بکشد تا استارت آپها سودآور شوند. بنابراین VCs باید صبور باشند و افق سرمایه گذاری بلندمدت برای خود ترسیم نمایند. بسیاری از شرکتهای بزرگ فناوریمحور امروزی مانند گوگل، فیسبوک و اوبر، در مراحل اولیه خود از طریق سرمایهگذاری خطرپذیر تامین مالی شدهاند. شرکتهای Airbnb، Tesla و Dropbox نمونههای دیگری از این شرکتها هستند.